خارج از گاباری



. با تماس آقای چراغیان به دفتر معاون فنی رفتم، صحبت از نرم افزاری بود که برای مدیریت اطلاعات نگهداری و تعمیرات راه اندازی شده، از اونجایی که قبلا در زمینه برنامه نویسی های غیر عادی! سابقه داشتم دکتر محمدزاده ازم خواست امکان اتصال و تبادل اطلاعات بین نرم افزار انبار راه آهن و این نرم افزار جدید که بهش "کازوین" میگفتن رو بررسی کنم، بخش غیر عادی ماجرا این بود که سورس کد برنامه کازوین در اختیار نبود و من باید یه نقشه کامل از کوچه پس کوچه های شهری می آوردم که اجازه ورود به شهر رو نداشتم،
و این اولین ورود جدی و عملیاتی من به پروژه نت بود،

این یادداشت ادامه دارد .

پی نوشت 1: این روزها از گوشه و کنار راه آهن، روایت های جالبی از تاریخ گذشته می شنوم، روایت هایی که شاخ در آوردن در واکنش به حجم بالای تحریف و تغییر در واقعیت، واکنش کم و کوچکی است، شاید " تاریخ رو فاتحان بنویسن " اما ترجیح میدم روایت خودم از تاریخچه نت و کارهایی که در این پروژه انجام دادم رو ثبت کنم.

پی نوشت 2: یه روزی از این نگران بودیم که با تغییر در مدیریت پروژه زمین بخوره، الان با اقداماتی مثل ارتقا سیستم و سرور ها، اتصال به سایر سیستم های راه آهن (انبار، کتاب ما، ریمون، avl و.)دستیار نت، گزارش ساز، صورت وضعیت های مکانیزه احساس میکنم پروژه به حدی از رشد و بلوغ رسیده که خودش رو به عنوان یکی از سیستم های اصلی سازمان معرفی کنه و با جرئت و جسارت بتونیم از "گام دوم پیشرفت" حرف بزنیم.
شاید هم اینا همه خیالات خام یک "کارشناس" باشه

هر روز افسرده تر از روز قبل میام اداره، به قول بعضی ها در یه پیچ تاریخی بزرگ گیر کردم، گزاره های عجیب غریب و بعضا نامربوط به هم به ذهنم هجوم میارن، اصلا دلم نمیخواد اینجا باشم.
اواخر هفته پیش دکتر سعادت بهم خبر داد ع.ص ک از مدیر پروژه ای کنار گذاشته شده و شده کارشناس!
اولین واکنش من : " کاملا قابل پیش بینی بود، خلاف جهت آب شنا کردن اونم با شدتی که اون داشت میرفت نتیجه ای غیر از این نداشت، اگه تا الان هم صبر کردن بخاطر این بود که جرئتش رو نداشتن و میترسیدن سیستمی بخوابه، الان اونی که این کار رو کرده، یا خیلی بوق بوده و بی خبر یا خیلی جسور بوده و چپش پر! "

***
" . شیر از روباه پرسید، این دانش و علم تقسیم رو از کجا یاد گرفتی؟ گفت از سر بریده گرگ! "

پ.ن : صبح دیدم یکی با اکانت من رفته سراغ سرور خوابگاه ها و اکانت ادمین رو حذف کرده!
داداش ما شاید از پشت کوه اومده باشیم ولی با خبر باش که با هلیکوپتر اومدیم!


دانشگاه که بودم، ترم اول با هم اتاقی هام جور نبودم. از همون موقع خوابگاه اثر خودش رو تو زندگی من گذاشت. سال دوم شدم سرپرست خوابگاه، بعد دبیر کمیسیون رفاهی شورا صنفی و.
حالا هم که 10 سالی از اون روزا میگذره خوابگاه دست از سر کچل ما ورنمیداره، مهدی شریفی اومده میگه واسه خوابگاه های راه آهن سامانه میخوام، با خودم گفتم حالا یه چیزی سر هم بندی میکنم میندازم بهش، دل بچه هم نشکنه، حالا پا شده رفته پیش دکتر گفته " ما چنین کردیم و چنان کردیم"، اینم نتیجه اش :



خدا بگم چیکارت کنه مهدی شریفی، کاش همون جا که ترقه انداخته بودین تو لوله توپ . لا اله الا الله

پی نوشت : من و سید مهدی شریفی (دستیار ویژه مدیر عامل) کلی خاطرات دوران جاهلیت ( دانشجویی) داریم، از جمله ماجرای انداختن ترقه تو لوله توپ جنگی ارتش!، البته شاید دلش نخواد تعریف کنه، هرچی باشه حالا مامور مخصوص حاکم بزرگ شده، واسه خودش کلاسی داره، شاید تا همین حد هم راضی نباشه که من اشاره کردم. حالا بعدا خصوصی خودم براتون تعریف میکنم !

رفته بودم دفتر مهندس که گزارش سامانه رو بدم؛

" به نظر من، دانش و توانایی شما بسیار بیشتر از خیلی از افرادی است که اینجا هستن. من دیدم و میدونم شما کارهای زیادی در همه بخش های سازمان انجام دادی اما ما هم نمیتونیم کارهایی که شما در ادارات دیگه انجام دادی رو با این بودجه کم و محدود جبران کنیم و من مجبورم این بودجه رو اول برای افراد خودمون که خیلی خوب کار میکنن بزارم. البته دفتر هم خیلی وقته کاری به شما نسپرده و من هم همین چند روز پیش با مدیر کل صحبت کردم که پیگیر جابجایی شما باشن تا در جای بهتر و بالاتر از اینجا همه سازمان از خدمات و توانایی های شما بهره مند بشن. "


چی بگم والا؛ حتما همینی است که شما میگی والا من الان اون ور میز نشسته بودم، شما این ور!


محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در اینستاگرام نوشته :

"از جمع شدن سیلاب در پشت راه‌آهن، دریاچه‌ای درست شده و  شهر را در خود غرق کرده بود. از دیشب تا به حال با این سه انفجار امید» آب گرفتگی آق قلا به سرعت در حال کاهش است."

لطفا این لیست رو با کمی دقت بخونید :

تاریخ انتشار   تیتر خبر
۱۳۹۸/۰۱/۰۵  

راه‌آهن آق‌قلا» پس از انفجار

۱۳۹۷/۱۲/۲۸  

توقف قطارهای گرگان - تهران

۱۳۹۷/۱۲/۲۰  

: عملیات اجرایی راه آهن شلمچه – بصره آغاز می شود

۱۳۹۷/۱۲/۱۵  

سوت قطار در گیلان به صدا درآمد

۱۳۹۷/۱۲/۱۴  

سرپرست شرکت راه‌آهن منصوب شد

ادامه مطلب


قدرت سیل را جدی بگیریم حتی سی سانتیمتر!


سی سانتیمتر آب گل آلود قادر است یک خودرو سواری سبک را معلق کرده و از مسیر خود منحرف کند. همچنین میتواند یک صندلی ریاست به محکمی استاندار را معلق کرده و کسی در حد " مناف هاشمی " را کله پا کند!


" وظیفه همه ما در معاونت فنی و زیربنایی راه آهن، اول حفظ این زیرساخت و سرمایه ای است که به دستمان سپرده شده، و با اختلاف فاحش، در مرتبه بعد سایر امور قرار دارند.  اگر آقای . بیاد تو جلسه و بگه فرصت نشد پروژه های قطار حومه ای و افزایش ظرفیت خطوط و. رو پیش ببرم هیچ خرده ای بر ایشون وارد نیست، اما اگر فقط کمی از پروژه نت بی اطلاع باشه و در این زمینه کم کاری بشه مدیون است. برای همه همین طور است، اولویت اول نگهداشت بعد از اون توسعه ."

***

" مطلع ترین فرد در هر اداره کل از پروژه نت، باید مدیر کل اون اداره باشه، مدیر باید جلوتر از همه بایسته و افراد رو دنبال خودش بکشونه، اینکه مدیر بیاد جلسه و 2-3 نفر کارشناس برای توضیح مسائل پروژه همراه خودش بیاره اصلا فایده نداره، بزرگترین معضل و مشکل در راه افتادن نت در راه آهن " اعتقاد مدیران" است."

***

" اگه این ماشینی که ما باهاش میایم اداره، هر روز یه کمی روغن کم میکنه و ما هم از هوش و ذکاوت سرشارمون یه قوطی روغن 4 لیتری تو صندوق عقب گذاشتیم، هر روز یه ذره روغن میریزیم سرش، این نگهداری تعمیرات نیست، ما الان با افتخار داریم آمار خرابی هامون رو ثبت میکنیم، حالا هنر کنیم سر وقت هم تعمیرش میکنیم، این نت نیست، باید بریم به "علت" این خرابی برسیم، وقتی تونستیم بگیم این ماشین کی خراب میشه یا تضمین بدیم این ماشین تا کی خراب نمیشه، اون وقت میتونیم ادعا کنیم سیستم نت راه انداختیم"

پی نوشت : این حرفای دکتر محمدزاده هم آدم رو میترسونه، هم به شدت جذب میکنه، داره داد میزنه دنبال یه آدم بلانسبت کله شق و سمج میگرده،

میگن یارو داشت تو کوچه میرفت دید یه پوسته موز افتاده، گفت "وای، باز باید بخورم زمین!"


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها